MyLoveMusic

موسیقی یک زبان بین المللی است برای ابراز آرزو های نهفته و آشکار دلها

ویولن سل: 

ویولن سل چنان بزرگتر از ویولن و ویولا است که نوازنده مجبور است آن را برای اجرا بر روی زمین ما بین پاهای خود تکیه دهد. در حالیکه خود روی صندلی می نشیند. از این جهت در انتهای تحتانی ویولنسل میله ای آهنی نصب شده ( که در غیر هنگام اجرا آنرا باز می کنند یا می پیچند و به داخل جعبه سر می دهند.) و نوک آنرا روی زمین قرار دارد.
نت این ساز را در اصوات بم با کلید فا در اصوات وسط با کلید دو و در اصوات زیر با کلید سل می نویسند.

تعریف لغت نامه ای:
ویولن سل:
در وجه تسمیه این ساز به زبانهای فارسی و فرانسه اشتباهی وجود دارد. توضیح اینکه سلو به معنی کوچک و ویولن سل به معنی ویولن کوچک است. در حالی که این ساز به مراتب بزرگتر از ویولن است.
در تحلیل این نکته باید گفت که کلمه ویولن اساسا عنوان سازی بوده به بزرگی کنترباس امروزی و ویولن سل، همان شکل و ترکیب را در حجم کوچکتری عرضه می کرد.
ویولن سل عضو سوم رده سازهای زهی شمرده می شود. این ساز بیش از ویولا و کم و بیش مانند ویولن قابلیت اجرای تکنوازانه، شرکت در ارکستر مجلسی و نیز در ارکستر را دارا می باشد.طنین آن خصوصیتی دارد که به نوازنده و شنونده هر دو راحتی اعصاب می بخشد.
منبع: سازشناسی پرویز منصوری
فرهنگ تفسیری موسیقی

نوشته شده در یک شنبه 11 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 18:54 توسط princess mina| |


ادامه مطلب
نوشته شده در جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 14:12 توسط princess mina| |

سرنا
این ساز متشکل است از یک لوله مخروطی شکل که در انتهای آن قمیش قرار می گیرد. سرنا از دسته سازهای دوزبانه است و به این ترتیب قمیش آن از دو تیغه متکی به هم تشکیا شده و انتهای آن دو در حلقه ای مسطح محصور شده است.
در روی لوله تعداد 6 تا 7 سوراخ تعبیه شده و نوازنده با گذاشتن و برداشتن انگشتان هر دد دست اصوات حاصله را زیر و بم می کند.
طول ساز کاملا ثابت نبوده و از 39 تا 45 سانتی متر و در بعضی نقاط حتی تا 60 سانتی متر ساخته شده است.
وسعت صدا نیز در این ساز کاملا ثابت نیست و واضح است که سرناهای بزرگتر میدان صدائی بمتر از سرناهای کوچکتر داردن.
سرنا سازی نه تنها محلی، بلکه قدیمی است. در اشعار شعرای ایران به کرات نام سرنا یا سورنا یا سورنای آمده است.
در نواحی بختیاری و دزفول سرنای کوچک معمول است.
سرنای محلی معمولا با دهل نواخته می شود.

نوشته شده در جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 14:11 توسط princess mina| |


ویولن سل چنان بزرگتر از ویولن و ویولا است که نوازنده مجبور است آن را برای اجرا بر روی زمین ما بین پاهای خود تکیه دهد. در حالیکه خود روی صندلی می نشیند. از این جهت در انتهای تحتانی ویولنسل میله ای آهنی نصب شده ( که در غیر هنگام اجرا آنرا باز می کنند یا می پیچند و به داخل جعبه سر می دهند.) و نوک آنرا روی زمین قرار دارد.
نت این ساز را در اصوات بم با کلید فا در اصوات وسط با کلید دو و در اصوات زیر با کلید سل می نویسند.

تعریف لغت نامه ای:
ویولن سل:
در وجه تسمیه این ساز به زبانهای فارسی و فرانسه اشتباهی وجود دارد. توضیح اینکه سلو به معنی کوچک و ویولن سل به معنی ویولن کوچک است. در حالی که این ساز به مراتب بزرگتر از ویولن است.
در تحلیل این نکته باید گفت که کلمه ویولن اساسا عنوان سازی بوده به بزرگی کنترباس امروزی و ویولن سل، همان شکل و ترکیب را در حجم کوچکتری عرضه می کرد.
ویولن سل عضو سوم رده سازهای زهی شمرده می شود. این ساز بیش از ویولا و کم و بیش مانند ویولن قابلیت اجرای تکنوازانه، شرکت در ارکستر مجلسی و نیز در ارکستر را دارا می باشد.طنین آن خصوصیتی دارد که به نوازنده و شنونده هر دو راحتی اعصاب می بخشد.
منبع: سازشناسی پرویز منصوری
فرهنگ تفسیری موسیقی

نوشته شده در جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 14:10 توسط princess mina| |

رباب 
 
(( ساز معروف مردم فارس و خراسان است )) مفاتيح العلوم خوارزمي (( و آن سازي بود كه بعضي بر آن سه وتر بندند و بعضي چهار و بعضي پنج و  اوتار آن مزوج ( جفت ) بندند  ((چنانكه هر دو وتر را حكم يك وتر باشد و اصطخاب معهود آن همچون اصطخاب معهود عود باشد. رباب از الات (( ذوات الاوتار مقيدات )) است))مقاصد الاحان- مراغه ايرباب در عربي به فتح و در فارسي به ضم راء تلفظ ميشود.

رباب و چنگ به بانگ بلند ميگويند            كه هوش و گوش به پيغام اهل راز كنيد (حافظ)

من دوش به كاسه رباب سحري             مي ناليدم ترانه كاسه گري (مولوي)

((كاسه رباب بيشتر از چوب زرد آلو مي سازند و اول آن را در چوب شير مي جوشانند يا در آب گرم ، اما شير بهتر باشد تاليونت بيشتر حاصل شود و در وقت نقر كاسه آسان تر بود . رباب 6 وتر دارد . از سه نوع ابريشم اول ريز كه اغلظ اوتار است و دوم حاد كه نسبت با زير ادق است و سيوم مثني كه نسبت با حاد ادق است )) كنز التحف -  سه رساله فارسي در موسيقي -  به اهتمام تقي بينش

به ادامه مطلب مراجعه کنید


ادامه مطلب
نوشته شده در جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 14:7 توسط princess mina| |

ساز شناسی (جهانی) پیانو = piano
 

پیانو  این ساز در سیر تحول سازهای زهی و اصولا در زمان پیدایش موسیقی با قدمت شش هزار ساله، اولین بار توسط شخصی به نام بارتولمئو کریستوفوری یکی از اساتید مشهور سازنده کلاوسن، سازی که به عنوان پدر پیانو شناخته می شود و صدایی مانند سنتور دارد.
در سال 1790 میلادی در شهر فلورانس ایتالیا ساخته شد. این استاد بزرگ به فکر افتاد که نواقص کلاوسن را با تبدیل مضرابهای مختلف که با فشار شسصتی ها از زیر به سیم های ساز برخورد می کرد و تعویض به چکش رفع نماید. اختراع او در دنیای موسیقی اهمیت فراوان یافت. کریستوفوری احتمالا خود نیز نمی دانست چه تحول عظیمی در جهان موسیقی به وجود خواهد آورد.کار مهم او این بود که از چکش های نمد پوش استفاده کرد. به علاوه اهرم جدیدی ساخت که چکش بتواند پس از ضربه روی سیم به سرعت برگردد. با این ابداع کلاوسن دگرگون شد و صدایی تازه در موسیقی به وجود آمد. به همین علت کریستوفوری برای معرفی ساز جدید نام نسبتا طولانی زیر را به کار برد.
یعنی کلاوسن با صدای آهسته و بلند این نامگذاری لازم بود تا وجه تمایز پیانو را با کلاوسن نشان دهد.

انواع پیانو
1. پیانو دیواری
در این ساز سیم های پیانو به صورت عمودی قرار گرفته و اهرم ها از طریق فشار بر روی شستی ها با زاویه 35 درجه چکش ها را به طرف سیم برده و بعد از ضربه زدن به سرعت بر می گرداند.
2. پیانو رویال
در این ساز سیم های پیانو به صورت افقی قرار گرفته و اهرم ها از طریق فشار بر روی شستیها با زاویه 35 درجه چکش را به طرف سیم به بالا پرتاب می کند و با سرعت زیاد به سیم ها ی افقی ضربه می زند، نظر به اینکه هر چه طول سیمها بیشتر باشد صدای پیانو مطلوبتر می شود. پیانو های دیواری نظر به محدودیت ارتفاع حداکثر تا ارتفاع 135 سانتی متر ساخته شده استو در پیانوی رویال نظر به اینکه در سطح محدودیتی ندارد هم اکنون پیانوهایی تا طول 308 سانتی متر نیز ساخته شده است.

پیانو لا
در سالهای دهه 1860 میلادی پیانوهایی ساخته شده بود که بدون نوازنده آهنگ می نواخت و نیازی به نوازنده نداشت. تنها به وسیله پدالهای دوگانه و با فشار دادن روی هر پدال کارتهای سوراخ شده مخصوص به ترتیب به محل مکانیزم پیانو وارد شده و شستی های مورد نظر را حرکت می دادند که چکش های مربوطه به سیم ها اصابت کرده و آهنگهای از پیش تعیین شده را اجرا می کرد.
وسعت صدای پیانو عبارت است از هفت اکتاو یا بیشتر.
به علت بزرگی وسعت صدای پیانو نت نویسی آن بر روی دو حامل صورت می گیرد که معمولا حامل زیرین برای اجرا با دست چپ و حامل بالایی برای اجرا با دست راست اختصاص یافته است.
می نمودند.

منبع: مجله هنر موسیقی

نوشته شده در جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 14:5 توسط princess mina| |

تنبک :

چنانکه فرهنگ ها مي نويسند در قديم دف يا دايره کوچک را که چنبر آن از روي و برنج ساخته مي شد خمبک يا خنبک مي گفتند و دست به هم زدن را با وزن و اصول براي اظهار مسرت وسرور نيز مجازا جمبک مي گفتند.

گمان مي رود خم يا رويينه خم را که در روزگار کهن ايران از روي مي ساختند و در جنگها به کار مي بردند نيز خمبک يا تنبک هم مي گفتند.

بعدها آن را با تغييراتي به صورت کوچکتري ساخته و در مجالس عيش و طرب از آن استفاده کرده اند و آن را خمک يا خمبک گفته اند زيرا خمک يا خمبک مصغر کوچک شده خم و خلب است بنابراين روئينه خم که شايد شبيه به تاس بوده کوچک کرده و تغييراتي مناسب مجلس در آن داده اند و به آن نيز خمبک و تنبک گفته اند و اين در واقع مادر تنبک يا ضرب امروزي است و پس از تکامل به صورت تنبک يا دنبک،ضرب کنوني در آمده و به همين نام شهرت يافته است.

به ادامه مطلب مراجعه کنید.


ادامه مطلب
نوشته شده در جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 14:3 توسط princess mina| |

كمانچه

( كمان كوچك را گويند . به معني مضراب و زخمه زدن نيز مي باشد ))

(( نام اين ساز در عربي به صورت (( كمنجا )) به كاررفته و ساز چندان مشهور بوده كه نام آن در شعر شاعران عرب نيز آمده است . امروزه نيز در كشورهاي عربي ويولون را (( كمان )) مي گويند )) امام شوشتري ايران گهواره دانش و هنر

(( ابن فقيه نخستين كسي است كه در اوايل سده سوم هجري در آثار خود از كلمه و ساز كمانچه نام ميبرد و مي گويد اين ساز در نواحي مصر و سند مورد استفاده بسيار بوده است .))
(( كمانچه و آن از آلات مجروره است و بعضي كاسه آن را از پوست جوز هندي سازند و از موي اسب بر آن وتر بندند و بعضي ديگر كاسه آن را از چوب تراشند و بر آن و تراز ابريشم بندند و البته بر روي آن پوستي كشند كه آن پوست دل گاو باشد و آن را با كمانه در عمل آورند ))

 

 

به ادامه مطلب مراجعه کنید.


ادامه مطلب
نوشته شده در جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 13:56 توسط princess mina| |

تار از سازهای زهی است که با زخمه نواخته می‌شود. تار در ایران و برخی مناطق دیگر خاورمیانه مانند آذربایجان و ارمنستان و گرجستان برای نواختن موسیقی کلاسیک این کشورها رایج است. در گذشته تار ایرانی پنج سیم (یا پنج تار) داشت. غلامحسین درویش یا درویش خان سیم ششمی به آن افزود که همچنان به کار می‌رود.

به ادامه مطلب مراجعه کنید.


ادامه مطلب
نوشته شده در جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 13:52 توسط princess mina| |

سنتـــور

سنتور یکی از سازهای موسیقی ایرانی است.

این ساز از جعبه‌ای ذوزنقه‌ای شکل تشکیل شده که اضلاع آن عبارتند از: بلندترین ضلع، نزدیک به نوازنده و کوتاهترین ضلع و موازی با ضلع قبلی و دور از نوازنده و دو ضلع جانبی با طول برابر که دو ضلع قبلی را به طور مورب قطع می‌کند. ارتفاع سطوح جانبی ۸ تا ۱۰ سانتیمتر است.

جعبه سنتور مجوف است و تمام سطوح جعبه چوبی است. بر روی سطوح فوقانی دو ردیف خرک چوبی قرار دارد؛ ردیف راست نزدیکتر به کناره راست ساز است و ردیف چپ کمی بیشتر با کناره چپ فاصله دارد (فاصله بین هر خرک ردیف چپ تا کناره چپ را «پشت خرک» می‌‌نامند). از روی هر خرک چهار رشته سیم هم‌کوک عبور می‌کند ولی هر سیم به گوشی معینی پیچیده می‌شود. گوشی‌ها در سطح جانبی راست کنار گذاشته شده‌اند. سیم‌های سنتور به دو دسته «سفید» (زیر) و «زرد» (بم) تقسیم می‌شوند. دسته سیم‌های سفید بر روی خرک‌های ردیف چپ و سیم‌های زرد بر روی خرک‌های ردیف راست به تناوب قرار گرفته‌اند. طول قسمت جلوی خرک در سیم‌های سفید دو برابر طول آن در قسمت پشت خرک است و می‌توان در پشت خرک نیز از سیم‌های سفید استفاده کرد (صدای آن به نسبت عکس طول، یک اکتاو نسبت به صدای قسمت جلوی خرک بالاتر است). همچنین هر سیم زرد، یک اکتاو بم‌تر از سیم سفید بلافاصله بعد از آن صدا می‌‌دهد. 

 

به ادامه مطلب مراجعه کنید.


 


ادامه مطلب
نوشته شده در جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 13:48 توسط princess mina| |

سـه تـــار

سه‌تار از سازهای مضرابی موسیقی ایرانی است که آنرا را معمولاً با مضراب نمی‌نوازند و با ناخن، زخمه می‌زنند.

سه‌تار و انواع سازهای شبیه به‌آن مانند دوتار و تنبور و چگور در نواحی مرکزی آسیا و خاورمیانه رواج داشته‌است. به نظر می‌رسد که سه‌تار از قرن چهارم رواج داشته‌است.

سه‌تار در گذشته سه سیم (تار) داشته و اکنون چهار سیم دارد(البته سیم سوم و چهارم آن نزدیک به هم قرار دارند و همزمان نواخته میشوند و مجموعهٔ آندو رامعمولا سیم «بم» مینامند). با گذشت زمان کسانی چون ابونصر فارابی، ابوعلی سینا، صفی الدین ارموی و از متأخران ابوالحسن خان صبا لزوم افزایش یک سیم دیگر (این سیم از نظر تاریخی سیم چهارم است ولی سیم سوم خوانده میشود) به این ساز را درک کرده و سه تارهای امروزی دارای چهار سیم هستند. سیم سوم سه تار به سیم مشتاق معروف است و به روایتی از ابوالحسن صبا این سیم را نخستین بار درویشی به نام مشتاق علیشاه به این ساز افزوده.

برخی از جمله عده‌ای از عرفا به آن «اوتار» نیز می‌گویند.

به ادامه مطلب مراجعه کنید


ادامه مطلب
نوشته شده در جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 13:45 توسط princess mina| |

عــود

بَربَط یا عود سازی زهی است که در خاورمیانه و کشورهای عربی رایج است و از قدیمی‌ترین سازهای شرقی و ایرانی به شمار می‌رود.این ساز در حقیقت‌ نوعی‌ سمبل‌ تاریخی‌ برای‌ سازهای‌ ایرانی‌ است. 

از آن‌جا پیشینه‌ٔ این ساز به ۱۹۷۰ سال پیش از میلاد مسیح بازمی‌گردد، می‌توان آن را از اصیل‌ترین آلات موسیقی ایران زمین به شمار آورد. آثار باستانی بین النهرین متعلق به هزارهٔ دوم قبل از میلاد، تصویر مردی ایستاده را نشان می‌دهد که به نواختن بربط مشغول است.

در حقیقت‌ سومری‌های‌ باستان‌ اولین‌ قومی‌ هستند که‌ در آثار به‌ جای‌ مانده‌ از آن‌ها ردپایی‌ از این‌ ساز در دیده می‌شود. ساز عود در ایران‌ پیش از اسلام‌ به‌ نام‌ بربط‌ شناخته‌ می‌شد و پس از سومری‌ها و در دوران هخامنشیان رواج داشته است. این ساز در عهد ساسانی بیش از همه ادوار متداول بوده است.

گویا در اوایل اسلام به کشورهای عربی راه یافته و جانشین سازی به نام «مزهر» شده ‌است. بر پایهٔ بعضی از اسناد «ابن سریح ایرانی نژاد» نخستین کسی است که در عربستان و در قرن اول هجری عود فارسی یا بربط را نواخته و نوازندگی آن را آموزش داده‌است. الاغانی می‌گوید:آشنایی او با عود از آنجا شروع شد که «عبدالله ابن زبیر» جمعی از ایرانیان را به مکه دعوت کرده بود تا خانهٔ کعبه را تعمیر کنند. دیوارگران ایرانی عود می‌زدند و اهل مکه از ساز و موسیقی ایشان لذت می‌برند و آن را تحسین می‌کردند، ابن سریح پس به عود زدن پرداخت و در این صنعت سرآمد هنرمندان زمان گشت.

 

 

 

 

به ادامه مطلب مراجعه کنید.


ادامه مطلب
نوشته شده در جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 13:40 توسط princess mina| |

طنبور یا تنبور یکی از سازهای زهی است که در موسیقی محلی برخی از نقاط ایران بکار می‌رود. از نظر شکل شبیه و کمی بزرگتر از سه‌تار است. این ساز زهی سه تار دارد. شبیه این ساز در ایران باستان و یونان و بسیاری از تمدن های قدیمی وجود داشته است. تنبور در نواحی غربی ایران نیز نواخته می شود. این ساز سازی مقدس برای مردم کرد به خصوص مردمانی با مسلک اهل حق است.

منبع ویکی پدیا

 به ادامه مطلب مراجعه کنید.


ادامه مطلب
نوشته شده در جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 13:35 توسط princess mina| |

قانون

قانون يكي از قديميترين سازهاي ايراني است كه توانايي بيان گوشه هاي موسيقي ايراني را دارد ولي متاسفانه مدت مديدي است كه در سرزمين ما ناشناخته مانده در حاليكه در كشورهاي همجوار سالهاست كه ازين ساز استفاده شده است . تقريبا از نيم قرن پيش تاكنون موسيقي دانان ايراني به اجراي اين ساز روي آورده اند اما با وجود اينكه زمينه كار اينان بر نغمه هاي موسيقي ايراني مبتني بوده است به دليل تقليد نا آگاهانه از روش و سبك نوازندگي موسيقي عربي ، اين پندار اشتباه بوجود آمده ساز قانون عربيست و آنرا بايد به شيوه عربي نواخت ، حال آنكه اين سبك در قانون نوازي علاقمندان به موسيقي ايراني را فرسنگها از شناخت اصول و ظرايف اين ساز كه كاملا با موسيقي ايراني منطبق است دور مي سازد . 

به ادامه مطلب مراجعه کنید.


ادامه مطلب
نوشته شده در جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 13:27 توسط princess mina| |

چنگ 

چنگ بسا كهن ترين ساز تاردار ايراني باشد و نام آن بيش از هر ساز ديگر در كتابها آمده و نقش آن در آثار باستاني بجا مانده است.

بنا به اسناد موثق كه از حجاريهاي بابل و آشور و نواحي مجاور مجاور آن در دست است چنين برمي آيد كه در هشت قرن بيش از ميلاد مسيح انواع و اقسام سازهاي مختلف در نواحي مزبور به مراحل ترقي رسيده و در دست نوازندگان بوده است . نقشهايي كه از آغاز اين دوره ممتد تاريخ تمدن بشر از آلات موسيقي در دست است نشان ميدهد كه چنگ مثل سنتور و قانون از سازهاي بسيار قديمي است كه از دو هزار سال پيش از ميلاد در اين مناطق رواج داشته است .نوع ابتدايي آن شكل مثلث و شامل يك تخته به طول تقريبا يك گز و يك ميله چوبي است و معمولا شكل دست انسان را داشته است .

 

به ادامه مطلب مراجعه کنید.


ادامه مطلب
نوشته شده در جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 13:21 توسط princess mina| |

  
 
مردم نقاط گوناگون جهان از سازهايي استفاده مي کنند که از نظر ساخت و رنگ صوتي با يکديگر تفاوت بسيار دارند, ساز را مي توان به عنوان هر مکانيسمي- جز صداي انسان- که صداي موسيقايي توليد مي کند, تعريف کرد. محبوبيت سازها بسته به ذوق و سليقه ي موسيقايي و نيز مقتضيات زمان است. امروزه فقط گروهي از سازهاي شناخته شده کاربرد دارند. از سوي ديگر, توجه و علاقه به موسيقي ادوار پيشين سبب احياي سازهايي شده است که مدت ها به دست فراموشي سپرده شده بودند .
به صورت کلي تعداد سازها بسيار زياد و نامحدود است , به طوريکه نمي توان بدون دسته بندي کردن آنان, حتي سازهاي مهم تر را شناخت. در اين دسته بندي, سازها در چند رده ي مختلف قرار مي گيرند :
الف- سازهايي که توليد صوت در آن ها, توسط سيم يا زه صورت مي گيرد. اين دسته خود به چند دسته ي کوچک تر تقسيم مي شوند .
1 )دسته اي که سيم به وسيله ي کشيدن زخمه زدن, با انگشت يا با مضراب, توليد صوت مي کند, مانند: تار ، گيتار و غيره ( سازهاي زهي زخمه اي (
2 )دسته اي که سيم به وسيله ي کشيدن آرشه, صوتي حاصل مي کند, مانند: ويولن, کمانچه, و غيره ( سازهاي زهي آرشه اي )
3 )دسته اي که با کوبيدن به وسيله ي چکش مانندي بر روي سيم, صوتي از آن حاصل مي شود, مانند: سنتور ( سازهاي زهي کوبشي (
(4 دسته اي که کوبيدن( چکش ) روي سيم, به وسيله اي مکانيکي انجام مي گيرد, مانند پيانو. ( سازهاي زهي شستي دار )
توضيح: ( زهي ها در ميان تمام گروه هاي سازي, داراي بيشترين تنوع صوتي و پهناورترين گستره بياني هستند . رنگ هاي صوتي آن ها گوناگون, وسعت هاي صوتشان بزرگ و توانايي هاي ديناميکي آن ها بسيار فراوان است. نوازندگان زهي مي توانند صداهايي درخشان و چالاک يا کندآهنگ و لرزاني ايجاد کنند؛ آن ها قادرند به ظرافت و لطافت يک آواز خوان, صداها را مهار کنند. نقش سازهاي زهي در آثار ارکستري بيش از هر گروه ديگري از سازها است. نواي سازهاي, چهارگانه ي زهي حتي با وجود رنگ هاي صوتي متفاوت , به زيبايي درهم مي آميزد . )
ب- سازهايي که صوت در آن ها, در نتيجه ي دميدن هوا حاصل مي شود, اين دسته نيز به نوبه ي خود به چند دسته اي کوچک تر تقسيم مي شود :

1 )دسته اي از سازها که از جنس چوب يا ( آبنوس)ساخته شده اند ( سازهاي بادي چوبي ) ( هر چند در سده ي بيستم فلوت و پيکولو را از فلز ساختند) توضيح : بادی های چوبي همگي در طول بدنه ي خود داراي سوراخ هاي کوچکي هستند که با انگشت يا بالشتک هايي, که به وسيله ي شستي هاي ساز به حرکت در مي آيند, باز و بسته مي شوند. نوازنده, با باز و بسته کردن اين سوراخ ها, طول ستون هواي نوسان کننده را تغيير مي دهد و به اين ترتيب صداهايي با زير و بم متفاوت ايجاد مي کند . توجه شود که رنگ صوتي ويژه ي هر ساز بادي چوبي تا حّد زيادي از روش ايجاد نوسان در آن ها نشات مي گيرد. همچنين لازم به ذکر است که بعضي از اين نوع سازها دوزبانه و بعضي ديگر يک زبانه دارند. ( زبانه يک يا دو قطعه ي کوچک پلاستيک است که در جلوه ي دهنی ساز قرار مي گيرند . )
انواعي از سازهاي بادي چوبي عبارتند از : پيکولو , فلوت, اُبوا, کُرآنگله, کلارينت باس, باسون, کُنترباسون و ...
2 )دسته اي از سازها که از جنس مس, برنج يا حتي نقره ساخته شده اند, مانند تروميت, ترومبون و ... ( سازهاي بادي برنجي (
توضيح : بادي هاي برنجي سازهايي پرقدرتند؛ هنگامي که قوي بنوازند, بقيه ي ارکستر را از راه به در مي کنند. اين سازها در لحضه هاي اوج موسيقي و در ارائه ی عبارت هاي قوي و قهرماني به کار گرفته مي شوند. سرعت اجرايي بادي هاي برنجي از سرعت اجرايي اغلب زهي ها و بادي هاي چوبي کمتر است و نيز کمتر به عنوان تک نواز به کار گرفته مي شوند. اين سازها اغلب يادآور مارش يا مراسمي هستند که در فضاي باز برپا مي شود. آن ها طي سده هاي متمادي سازهايي ساده و فقط قادر به ايجاد صداهايي معدود بوده اند و بيشتر براي ابلاغ علامت هاي نظامي, در آيين هاي مذهبي يا نواختن نواهاي شکار به کار مي رفته اند .
3 )دسته اي از سازها که , مانند پيانو, داراي شستي هستند و حصول صوت يا دمش هوا به وسيله اي مکانيکي يا الکتريکي انجام مي گيرد , مانند: ارگ, آکاردئون و غيره ( سازهاي شستی دار دار بادي )
پ- سازهايي که صوت در آن ها در نتيجه ي کوبيدن حاصل مي شود. تعداد و انواع اين سازها بسيار زياد است و به طور کلي همه را جزو ( سازهاي ضربي ) به حساب مي آورند. از انواع آن عبارتند از :
-1 دسته اي که بر روي آن ها پوست کشيده شده و با دست يا چوب, برآن مي کوبند, مانند: تيمپاني, نقاره, دايره و ...
2 -دسته اي که بر هر دو سطح بالائي و پائين پوست کشيده و خود ساز را به شکل استوانه ساخته اند, و با دست يا چوب به يک يا هر دو طرف مي کوبند, مانند: دهل, طبل بزرگ نظامي, طبل کوچک و ...
3 -دسته اي چند, که ساز در اساس از دو تکه چوب بر روي تيغه هاي فلزي زنگوله و غيره اصواتي مخصوص و زنگوار حاصل مي شود .
توضيح: سازهاي کوبه اي مدت ها فقط براي تاکيد بر ريتم و نيز برجسته کردن لحضه هاي اوج موسيقي به کار گرفته مي شوند, اما از حدود 1900 اين سازها در برابر زهي ها, بادي هاي چوبي و بادي هاي برنجي به ايفاي نقشي کمتر حاشيه اي و بسيار متفاوت با گذشته پرداختندو آهنگسازان سده ي بيستم در بهره گيري از رنگ هاي صوتي سازهاي کوبه اي بسيارمشتاق بوده اند و گاه براي نماياندن اين اشتياق آثار ويژه ي سازهاي کوبه اي ساخته اند که يونيزاسيون ( 1931 ) اثر ادگاروارز ، نمونه اي از آن هاست. ناگفته نماند که موسيقيدانان جازوراک سازهاي کوبه اي را تمام و کمال به کار گرفته اند که از آن ها مي توان به سازهاي مثل جيرو , ماراکاس, دو قطعه چوب به هم زدني و بونگو براي رقص و کنسرت اشاره کرد. با اين همه و با تجربه هاي کاوشگرانه ي اخير در استفاده از توانايي هاي اين سازها موسيقيدانان غربي به قدرت نسبت به کاربردهاي بسيار متنوع و گوناگون کوبه اي ها, مانند آنچه در موسيقي آفريقا و آسيا ديده مي شود, گرايش نشان داده اند؛ در موسيقي آسيايي, دگرگوني هاي ظريف ريتم, رنگ آميزي و ديناميک به شيوه اي خيال انگيز به کار گرفته مي شوند .
ت- سازهاي الکترونيک/ ساز الکترونيک سازي است که صدا را به روش هاي الکترونيک ايجاد يا تقويت مي کند. اختراع اولين نمونه هاي اين سازها به 1904 باز مي گردد, اما از دهه ي 1950 به بعد تاثيري چشمگير بر موسيقي داشته اند. امروزه تکنولوژي الکترونيک و تکنولوژي کامپيوتر به سرعت پيشرفت کرده ، پيوسته متحول شده و به گونه اي فزاينده در هم آميخته شده اند. سازهاي تقويت شده مانند پيانو, ارگ و گيتار الکتريکي و نيز سینتی سايزر, کامپيوتر و يا ( ترکيب ) تمام آن ها از جمله سازهاي الکترونيکي هستند که براي اجرا و ساخت موسيقي به کار مي روند .
در انتها رايج ترين سازها را بر اساس هويت ايراني و يا غربي بودنشان و با توجه به دسته بندي هاي فوق نام مي بريم :
الف- سازهاي ايراني: - زهي زخمه اي : تار, سه تار , عود, دوتار, تنبور, رباب, قانون
- زهي کوبه اي : سنتور
- زهي آرشه اي: کمانچه, قيچک
- سازهاي بادي: ني, سرنا, کرنا, دوزَله , بالابان
- سازهاي ضربي: تمبک, دُهُل, دايره, نقاره , گَوَرگِه
ب- سازهاي غربي :
- سازهاي آرشه اي: ويولن, ويولن آلتو ( ويولا ), ويولنسل, کنترباس .
- سازهاي بادي چوبي: فلوت پيکولو ( کوچک), فلوت , قره ني( کلارينت), قره ني باس ( کلارينت باس), ابوا, کرآنگله, فاگوت, کنتر فاگوت , ساکسوفون
- سازهاي بادي برنجي: ترومبت, کر, ترومبون, توبا ,
- سازهاي ضربي ( کوبي ): تيمپاني, طبل بزرگ, طبل کوچک, سنج, مثلث, دايره زندگي, قاشقک, تام تام ( کَنگ), گيسلوفون .
- سازهاي ديگر: پيانو, ارگ, هارپ, گيتار, آکوردئون , ساز دهني, ملوديکا .
 
درک و دريافت موسيقي- راجر کيمي ين
ترجمه ي : حسين ياسيني
ساز شناسي- پرويز مقصودي
جامعه شناسي هنر موسيقي- حسن زندباف

نوشته شده در جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 13:8 توسط princess mina| |


Power By: LoxBlog.Com