MyLoveMusic

موسیقی یک زبان بین المللی است برای ابراز آرزو های نهفته و آشکار دلها

    • ابوالحسن صبا
    • ابراهیم لطفی
    • رکن الدین مختاری
    • حسینعلی وزیری تبار
    • علی تجویدی
    • همایون خرم
    • حبیب الله بدیعی
    • پرویز یاحقی
    • حسین یاحقی
    • محمد میرنقیبی
    • ارسلان کامکار
    • برگرفته از سایت ویکی پدیا
نوشته شده در یک شنبه 11 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 18:53 توسط princess mina| |

گاهی می بینیم نوازندگان ویلون در ایران، با وجود سابقه زیاد در نوازندگی این ساز هنوز اشکالات ابتدایی در نوازندگی (از نت خوانی گرفته تا استیل) دارند که این موارد در کتابهای آموزشی ویلن ذکر شده ولی اکثرا" بخاطر بی دقتی این نوازندگان هنگام تمرین این کتابها و عدم آموزش صحیح از طرف هنرآموز این مشکلات با نوازنده باقی می مانند.

از این رو با نوشتن سلسله مقالاتی به مشکلات احتمالی هنرجویان ویلن هنگام زدن کتابهای آموزشی ویلن نظیر ل ویلن، شفچیک، ولفارت و همچنین بعضی از قطعات ویلن می پردازیم. مطالبی که در زیر می آید، در برگیرنده نکاتی است برای یادگیری و نواختن کتاب ویلن( Le Violon)

تمرین های فیزیکی
معمولأ هنرجویان، هنگامی که به دروس مشابه آنچه در درس شماره 144 از کتاب ل ویلن دوم می رسند، نمی توانند این درس( و پاساژهای موسیقایی نظیر آن) را بصورت یکدست و روان اجرا کنند ودر رعایت همزمان مواردی نظیر اجرای صحیح ریتم، آرشه کشی کنار خرک، وضوح صدای آرشه ، هلالی نشستن انگشتها روی گریف، اجرای صحیح نتها از لحاظ زیر و بمی( فالش نبودن)، حالت صحیح دست چپ و... با مشکل مواجه می شوند.

برای رفع این موارد بهتر است به روش زیر عمل شود:

ابتدا باید مسئله را( که همان نواختن پاساژ در تمپوی اصلی می باشد)، تبدیل به مسائل کوچکتر نموده تا روانی نسبی خالی از اشکالی بوجود آید؛

1- در ابتدا، ریتم اصلی را اجرا نمی کنیم و ارزش زمانی تمام نتها را برابرمی گیریم.

2- تمام آرشه های لگاتو یا پیوسته را شکسته و برای هر نت یک آرشه جداگانه در نظر می گیریم.

3- در هنگام نواختن با سرعت کم، به آرشه کشی کنار خرک و همچنین در کنار خرک ماندن درهریک از آرشه ها دقت می کنیم و سعی می کنیم صداگیری در تمام طول آرشه قوی و یکدست باشد.

4- دقت می کنیم که انگشتان دست چپ روی گریف حتمأ هلالی گذاشته شوند.

5- اجرای صحیح نتها را از نظر زیر و بمی ( فالش نبودن)، تمرین می کنیم.

حال باید گره های باز شده را یک به یک ببندیم یعنی نتها را در یک آرشه جا داده، ضرب پا و ریتم را رعایت کنیم. اغلب دیده می شود که هنرجو حتی با رعایت نکات بالا نمی تواند پاساژ را با تمپوی اصلی اجرا کند و توانایی روان زدن جملات بوجود نمی آید. در اینجا لزوم تمرین بصورت ذهنی مشخص می شود.

تمرین های ذهنی
1- نخست هر میزان را نت خوانی می کنیم( بدون بکار بردن ساز). به این وسیله ذهن درک بهتر و شناخت بیشتری از موسیقی مورد اجرا بدست می آورد که خود، باعث روانی در نواختن می شود.


درس شماره 144 از Le Violon
2- هر نت در هنگام اجرا دارای یکسری از نکات است که لزومأ ضعف هایی که در مجموعه نکات هرنت برای هر دو دست وجود دارد، با نت بعدی یکسان نیست. مثلأ در اجرای یک نت ممکن است صدا از لحاظ زیر و بمی مشکل داشته باشد و در نت بعدی تنظیم طول آرشه مسئله باشد و مسایلی از این قبیل. حالا که تمرینات فیزیکی را انجام داده و تصوری ازقطعه مورد نظردر ذهن داریم، سعی می کنیم ازتمرکز روی تک تک نتها و مسائل اجرایی شان خودداری کنیم چون توجه بیش ازحد روی هر نت باعث از سرعت افتادن می شود. مثل اینکه ما هنگام راه رفتن بجای توجه به هدف، به قدمها وچگونگی گام برداشتن توجه کنیم؛ مطمئنأ اینگونه راه رفتن، اگر به زمین خوردنمان نینجامد، با مشکل و کندی همراه است!

برای این منظور، جمله گامی شکل را با تمام نتهایش یک جمله فرض می کنیم. هدف را تنها رسیدن به نت آخر می گیریم و اجرای جمله را به ناخودآگاه ذهن می سپاریم. بدین ترتیب، برای تمام نتها و نکات موجود ارزش یکسان قائل می شویم و اجرا را یکدست تر در ذهن می شنویم و در نتیجه به طور ناخودآگاه، صحیح تر می نوازیم.
برگرفته از سایت هارمونیک

نوشته شده در یک شنبه 11 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 18:51 توسط princess mina| |

ویولنسل (Violoncello) که معمولا در زبان انگلیسی به اختصار چلو (Cello) و در حالت جمع چلی (Celli) نامیده می شود از خانواده سازهای زهی آرشه ای است. بکارگیری این ساز در تک نوازی، در گروه موسیقی مجلسی و همچنین در بخش زهی های یک ارکستر متداول است.

واژه cello، خلاصه شده ی واژه ی ایتالیایی violoncello، به معنی ویولن کوچک است. علت این نامگذاری را باید در دوران رنسانس و باروک جستجو کرد.

خانواده ی ویول، گروه سازهای آرشه ای بود که در آن دوران به جای خانواده ویولن امروزی رواج داشت. ششمین عضو این خانواده در محدوده صدایی کنترباس، violone نامیده می شد که سازی شبیه به کنترباس امروزی بود. منظور از ویولن چلو، سازی کوچکتر از ویولنِ خانواده ویول است.

ویولن چلو یا به تلفظ فرانسوی آن ویولنسل بسیار با موسیقی غربی آمیخته شده است و آنرا سازی با نزدیکترین صدادهی به صدای انسان توصیف کرده اند. این ساز عضو ثابت ارکستر استاندارد و بخش باس کوارتت زهی است و همچنین در بیشتر آنسامبل های دیگر نیز حضور دارد. کنسرتوها و سونات های فراوان برای ویولنسل نوشته شده است.

هرچند این ساز در موسیقی مردم پسند کم کاربرد تر است، اما در برخی از ضبط های موسیقی پاپ و راک وارد ترکیب قطعه می شود. بتازگی ویولنسل در خیلی از اجراهای هیپ هاپ و R & B خودنمایی می کند. از آن جمله می توان به اجراهای خوانندگانی چون Rihanna و Ne-Yo در مسابقه جوایز موسیقی آمریکا اشاره کرد.

سوییت های سلوی باخ برای ویولنسل در زمره ی مشهورترین آثار دوره ی باروک هستند که برای این ساز نوشته شده است. دو کنسرتو در دو ماژور و ر ماژور اثر هایدن از آثار برجسته دوره ی کلاسیک برای این ساز به شمار می آیند.

همچنین می توان به پنج سونات برای ویولنسل و پیانو اثر بتهوون اشاره کرد که سه دوره مهم در تکامل آهنگ سازی او را پوشش می دهد. رپرتوار دوره رمانتیک، کنسرتو از روبرت شومان در لا مینور، کنسرتوی آنتونین دورژاک و دو سونات از برامس را شامل می شود. در دوره ی آغازین سده ی بیستم، کنسرتو در می مینور از الگار و سونات های سلو برای ویولنسل از زولتان کودای (اپوس 8) و پل هیندمیث (اپوس 25) برجسته هستند.

انعطاف پذیری این ساز در اجرا، آن را به ساز محبوب آهنگسازان نیمه دوم سده ی بیستم بدل کرد و این محبوبیت به سبب تمرکز سولیست هایی همچون زیگفرید پالم و مستیسلاو روستروپوویچ که با تمرکز بر روی موسیقی معاصر به یاری این آهنگسازان آمده بودند افزایش می یافت.

منبع :سایت هارمونیک

نوشته شده در یک شنبه 11 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 18:50 توسط princess mina| |

ویولن سل سازی است که برای تکنوازی خیلی مناسب است و پس از ویولن موثرترین ساز ارکستر بشمار می اید.رپراتور این ساز خیلی زیاد و گسترده تر است و شامل تعداد بیشماری قطعات ((تریو)) برای پیانو ویولن و ویولن سل است.اموختن این ساز چندان مشکل تر از ویولن نیست.ویولن سل در اندازه های 4/3و2/1و4/1 نیز ساخته می شود.ویولن سل شبیه به ویولن ولی از ان بزرگتر است.تنها تفاوت ان ها مربوط می شود به پایه ای فلزی شبیه میله که نوازنده به هنگام نوازندگی ان را زیر کاسه ساز در ناحیه ((سیم گیر)) به بیرون می کشد و ان را روی زمین تکیه گاه ساز قرار می دهد و در هنگامی که ساز مورد استفاده نمی باشد میله را به درون ساز فشار می دهند.ویولن سل را به اندازه یک اکتاو و بم تر از ویولا و به فاصله (پنجم درست) کوک میکنند.
Mi_Sol_Re_Laکوک ویولن سل: لا_ر_سل_می
گرچه ویولن سل به اندازه قابل ملاحظه ای از ویولن بزرگتر است ولی ارشه ان کوتاهتر و سنگینتر است،از این رو در اجرای پاساژهایی که می بایست به شیوه ((لگاتو)) اجرا شوند برای کشیدن ارشه به مراتب بیشتر از ویولن عوض می شود.گرچه اصول نوازندگی ویولن شباهت زیادی به هم دارند ولی در پاره ای موارد تکنیک های نوازندگی ان ها تفاوت پیدا می کند........


نت اين ساز را در اصوات بم با كليد « فا » , در اصوات وسط با كليد « دو » (( ي خط چهارم )) , و اصوات زير را با كليد « سل » مي نويسند .

منبع : ساز شناسي

نوشته شده در یک شنبه 11 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 18:48 توسط princess mina| |

الف- مقدمه :
ادیت در ویولن، مهمترین و پیچیده ترین شاخه از دانش های هنر نوازندگی این ساز است که هنرمندان درسطوح مختلف نوازندگی این ساز بطور مستقیم با آن سر و کار دارند. اهمیت این دانش از آنجاست که برای نواختن هر اثر تصنیف شده برای این ساز، نیازمند استفاده ازآن هستیم.

با این وجود، متاسفانه بدلایل مختلف، آموزش این شاخه از دانش نوازندگی ویولن به هنرجویان در ایران بسیار ناچیز، ناقص و گهگاه اشتباه از طرف اساتید صورت می پذیرد. بدین منظور برای اولین بار، در سلسله مقالاتی که با عنوان ادیت در ویولن ارائه خواهد شد، سعی می گردد تاعلل آموزش ناکارامد این دانش بررسی گردد و سپس با معرفی و آموزش گام به گام اصول اساسی ادیت، زمینه آموزش پایه ای و مدون این دانش فراهم گردد.

در طول مقالات، هر کجا نیاز به روشنتر شدن مطالب باشد، مثال های مرتبط آورده خواهد شد. بالطبع هنرجویان پس از مطالعه کامل این مقالات با اصول و عوامل تاثیر گذار در ادیت آشنا می گردند.

بطور کلی مهمترین معضلات در آموزش این دانش عبارتند از:

1- در کتب آموزشی ویولن، تاکید بیشتر بر روی تکنیک های نوازندگی این ساز می باشد و تاکیدی بر روی آموزش ادیت وجود ندارد و حال آنکه این مقوله، خود یک مبحث جداگانه می باشد. گستردگی و پراکندگی بسیار زیاد مسائل دانش ادیت که هیچگونه جمع بندی مفید و کاملی برای آن وجود ندارد و همچنین کمبود یا عدم وجود منابعی که بصورت مدون این دانش را بررسی وآموزش دهد، همواره باعث می گردد تا هاله ای از ابهام و بی دانشی در این زمینه وجود داشته باشد.

2- با توجه به عوامل جهانی بودن و قدمت استفاده از ویولن به لحاظ تاریخی در دنیا، دروس و کتب مربوط به آموزش تکنیک ویولن دارای کثرت زیادی می باشد.

از دیگر سو، با توجه به بسیار دشوار بودن نوازندگی این ساز، پیشرفت در این ساز بطور معمول بسیار با کندی توسط هنرجویان صورت می پذیرد و از آنجا که بطورعمومی مدت زمان کلاسهای آموزشی برای این ساز بسیار کم در نظر گرفته می شود و تشکیل شدن اکثر کلاسهای آموزشی بصورت یکبار درهفته می باشد، غالبا فرصت آموزش این شاخه برای هنرجویان فراهم نمی گردد و بطور کلی فرصتی برای آموزش ادیت بوجود نمی آید.

3- بسیاری ازهنرآموزان ویولن خود تحت یک سیستم آموزشی جامع و مدون، این دانش را بطور کامل فرا نگرفته اند و همواره نوعی بی دانشی وعدم تعمق در رابطه با این موضوع مشاهده می گردد.

4- اصولا باید دانست که در تمام دنیا، ویولن سازی است که هزینه یادگیری آن حتی در سطوح عمومی، نسبت به سازهای دیگر بالاتر است و هنرجویان برای گذراندن سطوح تخصصی و سطح بالای این ساز، هزینه زیادی را باید بپردازند.

نوازندگان ویولن برای نواختن در سطح اعلای آن، نیازمند دانستن بسیاری از رموز و اطلاعات و دانسته های قیمتی هستند و متاسفانه این مورد باعث می گردد تا بسیاری از تنگ نظری ها در زمینه آموزش به هنرجویان بوجود آید و آنها نتوانند بطور کامل از آموخته ها و دانش استادان خود استفاده نمایند.

ب- تعریف :
ادیت(Edit) در ویولن دانش مربوط به انگشت گذاری و آرشه گذاری برای آثار تصنیف شده این ساز* است. بنابراین باید به این نکته که مفهوم این واژه بطور همزمان، برای هر دو مورد فوق کاربرد دارد، توجه نمود و معادل سازی واژه انگشت گذاری در فارسی، بجای واژه ادیت به دلیل عدم جامعیت آن، اشتباه می باشد.

ج- آغاز آموزش:
بطور کلی فراگیری ادیت باید در طول زمان دوره آموزش نوازندگی و به موازات آن توسط هنرجو انجام پذیرد. طبعا اولین و ابتدایی ترین آموزشهای ادیت در زمانی که هنرجو دروس مربوط به انگشت گذاری در دومین پوزیسیون ویولن را آغاز می نماید، می تواند با مقایسه انگشت گذاری ها در آن پوزیسیون و پوزیسیون اول شروع شود.

در واقع آشنا شدن هنرجو با مقوله ادیت، در آغاز بصورت آشنایی با علائم آن صورت می گیرد و سپس با آموزش دیدن هنرجو برای نواختن در پوزیسیون های مختلف دست چپ و به تبع آن نواختن آثار و آشنایی با ادیت های مختلف از یک اثر و مقایسه آنها با یکدیگر و همینطور مشاهده اجراهای مختلف توسط هنرمندان از یک اثر دنبال می گردد. گذشت زمان و پدید آمدن دیدگاهها و اطلاعات جدید، ازعواملی است که تاثیر بسزایی در یادگیری و ادیت کردن های نوازندگان ویولن دارد.

در این میان به دو نکته بایستی توجه داشت اول آنکه میزان اطلاعات استاد در این رابطه و پرسش وپاسخ میان هنرجو و هنرآموز نقش بسیار موثری در آشنایی هنرجو با این دانش دارد و دوم اینکه ادیت کردن صحیح یک اثر، مبتی بر یکسری اصول اساسی می باشد که در واقع با رعایت آنها ادیت نوازنده از اثر با ارزش تلقی می گردد.

د- معرفی علائم و نشانه ها:
برای آشنایی با ادیت کردن آثار ویولن یا نواختن آثار ادیت شده، نیازمند به آشنایی به یکسری علائم و نشانه های اولیه هستیم که در ذیل ارائه می گردند:

د- 1 : نشانه های دست راست: این نشانه ها عبارتند از شماره انگشتان دست راست که به ترتیب از انگشت اول سبابه، با شماره (1) لاتین و انگشت میانی با شماره ( 2) لاتین و تا آخر.


تصویر قسمتی از نت ادیت شده ویولن
برای نشان دادن حالت نواختن در سیمهای مختلف نیز از شماره های یونانی استفاده می گردد. بر این اساس سیم اول یا سیم "می" با علامت"I" ، سیم دوم یا سیم" لا" با علامت"II" ، سیم سوم یا سیم" ر" با علامت III"" و در آخر سیم چهارم یا سیم "سل" با علامت "IV" نمایش داده می شوند.


تذکر- 1: برای نشان دادن حالت نواختن یک نت بطور عمومی، از هر دوی علامات فوق استفاده می گردد تا مشخص شود نت مذکور در کدام سیم و با چه انگشتی بایستی نواخته شود.

د- 2 : برای نمایش جهت نواختن با آرشه، از علامت(V) برای آرشه چپ و از علامت (U) برای آرشه راست استفاده می گردد. برای نمایش نواختن نت ها بصورت گروهی در یک آرشه نیز، از علامت قراردادی لگاتو استفاده می گردد.

تذکر-2: در اکثر موارد، آغاز پاساژهای موسیقی با آرشه راست آغاز می گردد مگر آنکه نیازهای موسیقایی قطعه یا موارد تکنیکی نوازندگی، خلاف آنرا ایجاب نماید.

* همینطور سایر اعضای خانواده سازهای زهی آرشه ای، نظیر آلتو و ویولنسل و... .

به ادامه مطلب مراجعه کنید.


ادامه مطلب
نوشته شده در یک شنبه 11 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 18:44 توسط princess mina| |

اگه آرشه شما روی سیم سر می خوره و کولیفون زدن هم فایده نداره و قسمت ته آرشه تیره شده
معلومه که مو های آرشه تون کثیف و چرب شده و باید شسته بشه.

1.پیچ آرشه تون رو تا آخر شل کنید و اونو از ته آرشه دربیارید.

2.پاشنه آرشه رو از چوب آرشه جدا کنید.

3.بدون اینکه آب به چوب آرشه برسه مو هارو با آب و به کمک یک مسواک ،بشویید.

4. موهای آرشه رو خشک کنید.معمولا موهای آرشه به راحتی خشک نمی شه و معمولا رطوبت در درون خودش نگه می داره.جلوی تابش نور خورشید قرار دادنش هم اصلا کار صحیحی نیست.برای خشک کردنش بهتره از وسیله ای مثل سشوار استفاده بشه.

5.دوباره پیج و پاشنه آرشه رو ببندید و موها رو کمی سفت کنید و کولیفون بکشید
برگرفته از سایت پرشین سینگرز
نوشته شده در یک شنبه 11 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 18:43 توسط princess mina| |

در اين قسمت يك گروه از ارزشمندترين ماركهاي ويلن ايتاليايي (به شكل امروزي) که در نوع خود عاليترين و قديمي ترين به نظر مي رسند، ارائه مي شود.اما قبل از پرداختن به اين مهم لازم است كه توضيحاتي در مورد اين سازها و سازندگان نابغه و ماهر آنها داده شود.

امروزه بسياري فراموش كرده اند كه سازهاي زهي درگذشته نيز وجود داشته و بدون شك به وسيله كساني طراحي شده اند.اما شكل امروزي اين سازها به ويژه ويلن مديون نابغه دانشمندي به نام آندره آ آماتيAndrea Amati از اهالي كرموناCremonaاست.طرح آماتي بر خلاف تفاوتي اندك در مدل و ظرافت و پالودگي صدا،هنوز هم تنها نمونه ويلن مدرن است. به همين دليل جهانيان آندره آ آماتي را آفريننده ويلن فعلي مي دانند.

آندره آ در حدود سال 1510 چشم به جهان گشود و در سال 1538 به خاطر استعداد فوق العاده اش اجازه يافت تا خانه اي را در كرمونا تهيه كند. اين خانه به مدت دويست سال ،او و فرزندانش را در خود جاي داد و عاليترين سازها را به جهان عرضه نمود.در آن خانه، سازندگان بزرگي چون آنتونيو استراديواريAntonio Stradivari تعليم ديدند و نبوغ خود را با آفرينش ويلنهاي طراز اول جهان به اثبات رساندند.نام و آوازه آندره آ از مرزهاي كرمونا نيز گذشت.در برشاBrescia مهارت و هنرمندي او با ويول هاي دست سازش كه معمولاً داراي هفت سيم با يك پس زمينه و صدايي بسيار زيبا و كم حجم بود باعث الهام هنرمند بزرگ ديگري به نام گاسپارو داسالوGaspasro da Salo متولد 1540،يك موزيسين و سازنده ويول شد.او ويلنها و ويولاهاي ساخته خود را با دقت بيشتري از روي طرح و اصول صدا دهي ويول هاي قديمي ساخت.در حقيقت مي توان او را پايه گذار اصل و نسب ويلن مدرن دانست. مرگ اين هنرمند بزرگ ،در حدود سال 1600 اتفاق اقتاد.ثروت تاريك برشا،در صداي باشكوه و نوراني ويولنهاي داسالو امروزه جلوه گرند.

ايتاليايي ها براي تهيه و ساخت چوب،آب و هوا و شرايط اقليمي سازگاري نداشتند.آنان از مجاورت و خويشاوندي خود با سراشيبهاي جنوبي آلپ سود برده،صنوبر مورد نظر خود را تأمين مي كردند و مهارت و توانايي خويش را در هر چه بهتر پروراندن آن به كار مي بستند.ايتاليايي ها در تجارت با شرق نيز،چسب و صمغ لازم را كه در ساختمان سازهايشان به كار مي رفت تهيه مي ديدند. با اين همه ساز ويلن فوراً و بي درنگ پذيرفته نشد.رنجهاي زيادي براي جايگزين آن،به جاي ويول تحمل گرديد.سرانجام با دريافت يك سفارش از سوي دربار فرانسه براي يك مجموعه كامل زهي ،آندره آماتي در 1560 ويلن را جهاني ساخت.اين سازها،24 ويلن مشهور شاه بودند كه براي چارلز نهم ساخته شدند.

از سال 1630 يك نسل جديد آما تي ها مخصوصاً آنتونيوAntonio و جيرولاموGirolamo با مهارت و استادي در پيشرفت و ترقي ساخت و پرداخت ساز نقش عمده اي را بازي كردند.در آن سالها آفت بزرگ طاعون ايتاليا را فلج كرده بود.اين مصيبت اهالي شهرها را به نصف تقليل داد كه برادران آماتي نيز شايد آماج قرباني اين بلا باشند. در اين دوران جووانيني Giovanini ، پائلومجيني Paolo Maggini و گاسپاروي در اوج موفقيت در برشا،فداي ديو سياه طاعون شدند.اما از خوش اقبالي، يك عضو خانواده آماتي ها از مرگ رهيد. نيكلو به سرعت و با پشت سر گذاشتن تعليمات مخصوص، هنر سنتي نياكان خود را آموخت.او گنجينه هاي برادران و پدرانش را با دقتي در خور نگهداري كرد و منتظر مردان جوان ديگري ماند تا حرفه خانوادگي خود را به آنان بسپارد.اين آفرينشگران بعدي عبارت بودند از آندرآگوارنريAndrea Guarneri ،موسس و باني يك سلسله نو از ويلن سازان،فرانچسكو روجي ئري Francesco Ruggieri و جوواني باتيستا رجه ري Giovanni Batista Rogeri ، فرزندان نيكلو،جيرولامو،و آنتونيو استراديواري جاوداني و سرافين دانا Santo Sreafin.ويلنهاي كرمونا دست به دست از شهري به شهري در اروپا برده شدند و به اين ترتيب هنر ويلن سازي نيز انتقال پيدا كرد.سازندگان ويلن در فرانسه ،انگليس ،هلند ،آلمان و اتريش با كپي برداري و ساختن نسخه هايي شبيه به اصل هر كدام به سهم خود قدمي در پيشرفت اين هنر برداشتند.از آن جمله اشتينر Stainer در تيرولTyrol، لوپوت Lupotدر فرانسه و بانكس Banksدر انگليس ،ساخته هايي به خانواده بزرگ و جاوداني ساز هاي طراز اول دنيا افزودند.کار اين سه استاد بي همتابعدها از سوي مکتب بزرگ ايتاليا به وسيله اشخاصي چون پرسنداPressenda و روكا Roccaاز اهالي تورين در نيمه اول قرن نوزدهم پي گيري شد.

آنتونيو استراديواري شاگرد نيكلو آماتي ،متولد 1644 از دوران كودكي به يادگيري ويلن سازي پرداخت.او در سن دوازده سالگي همچون يك استاد به كار چوب و منبت اشتغال داشت.وي در كارگاه نيكلو آماتي، آموزشهاي لازم


را ديد و سپس در 1666 با داير كردن كارگاه شخصي خود اقدام به آفريدن ويلن كرد.او كه ابتدا به كپي محض اكتفا مي كرد اين بار با بي باكي و گستاخي خاص خود و با مهارتي تام و تمام طرح آنها را نيز تغيير داد و نبوغ خارق العاده اش را در كار ساختن ساز به اثبات رساند.آنتونيو در ويلن اسپانيش نام خود،هنرهاي چوب و منبت كاري و مسايل آكوستيكي ساختمان ساز را درهم آميخت.

آنتونيو استراديواري به سال 1737 زمانيکه 93 سال داشت ،چشم از جهان فرو بست و بازماندگانش را با شاهکارهاي خود تنها گذاشت.

او در تمام دوران طولاني زندگي اش با دقت،عشق و علاقه اي وافر به ساز و موسيقي،كارگاهش را ترك نگفت و بر روي بسياري از آخرين كارهايش با غرور و احترام و سرافرازي و خضوع،تاريخ ساخت ساز را نوشت.در يكي از اين سازها به نام ردRode ساخته شده در سال 1733 در قسمت برجستگي دسته آن آمده است: محصول 89 سالگي.

آنتونيو استراديواري در طي دوران پر بار زندگي اش، ويلن و خانواده آن را چنان متحول کرد كه اين آلات از حيث تكامل ديگر پايان يافته تلقي شدند.اين برتري باعث زيبندگي و تسلط زهي ها بر تمام ادبيات موسيقي ادوار شد. حضور اين سازها در انواع موسيقي علمي،اعم از مجلسي،سمفونيك،اپرا و موسيقي مذهبي مشهود است.چنين اتفاقي از زمان ويتالي ،تورللي ،كورللي ،ويوالدي ،وراچيني ،جمينياني ،تارتيني و لوكاتللي قابل بررسي و مطالعه است.

امروزه ويلنهاي باقي مانده از استراديواري تخميناً به 500 عدد مي رسند.آنها به علت كيفيت برتر و اصل بودن از دسترس عموم بدورند.يك ويلن استراديواري حقيقي و مشهور كه در سال 1794 به مبلغ بيست و پنج پوند فروش رفته به سال 1954 بالغ بر 12000 پوند قيمت داشته است.امروزه با ضرب عدد فوق به چهل مي توان قيمت كنوني آن را به دست آورد.درخواست كنندگان اين قبيل ويلنها اغلب ويلنيستها و نوازندگان خبره اين ساز هستند كه به دنبال صدايي برتر و بهتر، سازهاي مختلف را مي آزمايند.

در طي زندگي طولاني استراديواري ديگر بستگان ويلن ساز او با موفقيت هنر ساخت ويلن را به ديگر شهرهاي ايتاليا گسترش دادند.ونيز،بولونيا،مانتوا� �� �ميلان ،رم وناپل يكي پس از ديگري شاهد گسترش اين هنر بودند.

آندره آگوارنري براي دو فرزندش پي يترو و جوزف، هنر خود را تعليم داد و جوزف پسر دو فرزند خود را به نامهاي پي يترو و جوزف،ويلن سازاني نابغه بار آورد كه تمام ميراث نياكاني خود را به کار بستند.ويلنهاي دست ساخته جوزف دوم با امضاي جوزف دل جه زو مشهور است.

جوزف گوارنري دل جه زو،آخرين ويلن ساز اين گروه مردي به تمام معنا نابغه،جدي و دقيق بود.او در انجام كارهاي خود تابع سرعت و نظم ويژه اي به نظر مي رسد.لذا ويلنهايش داراي عاليترين كيفيت در صدا دهي و پرورش اصوات موسيقيايي است.يكي از ديگر سازندگان بزرگ كرمونا كارلو برگونتزي نام دارد.گفته ميشود که وي سازهاي بسياري را با استادي تمام ساخته بود.
اما در حال حاضر اثبات اين مدعا تقريباً مشكل به نظر مي رسد.زماني كه كارلوبرگونتزي در سال 1747 درگذشت از مرگ جوزف گوارنري دل جه زو كه در سال 1744 اتفاق افتاده بود سه سال مي گذشت و جيرولامو آماتي دوم در 1740 خواب ابدي را استقبال كرده بود.با اين خاموشيهاي پي در پي دوره اي بزرگ و بياد ماندني در تاريخ هنر ويلن سازي رو به پايان مي نهد.

آخرين ويولنهايي كه در كرمونا يا در جاهاي ديگر ساخته شدند، تواناييهاي استثنايي و كيفيتهاي عالي خود را بارها و بارها به نمايش گذاردند و اين دليل باقي بودن و دوام آوردن آنها در طي ساليان متمادي محسوب مي شود.


امروزه هنرمندان بزرگ،ويولنيست هاي برجسته و ويرتوئزهاي نابغه،بعد از گذشت دويست سال هنوز هم در جستجوي سازهاي طلايي كرمونا هستند.شايستگي و لياقت اين ويلنهاي جاوداني نه تنها در صداي بسيار زيبا و شفاف آنها كه در پاره اي از ريزه كاريهاي ديگر نيز مكتوم است.ديناميسم عالي ، وسيع و بهترين ارائه در محدوده هاي مختلف صدا دهي ويلن،صافي و درخشندگي فوق تصور و بالانس صدا دهي حساب شده از ارزشهاي ديگر اين ويولنهاذکر مي شود.

ويولن هاي كرمونايي ايتاليا در گذر سالهاي طولاني براي نبوغ آماتي ها براي رنسانس ايتاليا و براي همه سازندگان سازهاي مختلف از ابتدا تا کنون،احترام و تكريم به ارمغان آورده اند.امروزه نيز سازندگان پر قدرتي در جهان دست به كار ساختن ويلنهاي ارزشمندي هستند که يكي از ويلنهاي كرمونا را به عنوان مدل خود بر مي گزينند.درحال حاضر سازهايي در اندازه هاي مختلف حتي چلو از گوارنري a Guarneri Celloبراي كودكان خردسال ساخته مي شود.كوچكترين ساز قابل ارائه يك شانزدهم است كه براي نواختن كودكان دو ساله طراحي شده است. سازهاي كوچك يك شانزدهم براي اجراي متد ژاپوني سوزوكي و شينوزوكي در نظر گرفته مي شوند.سازهايي نيز
كوچكتر از يك شانزدهم ساخته مي شوند كه براي بچه هاي زير دو سال مفيد به نظر مي رسند.

برگرفته از سایت پرشین سینگرز

نوشته شده در یک شنبه 11 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 18:40 توسط princess mina| |

نحوه قرار گرفتن انگشتان دست بر روی آرشه :

دو انگشت وسط : بر روی پاشنه آرشه قرار میگیرد.

انگشت کوچک : کاملا باید بر روی پیچ آرشه گرد شود و حالت اهرم به خود گیرد و هنگام نواختن به هیچ وجه نباید شکل گرد خود را از دست دهد. فصل بند اول،روی چرم آرشه خم شود و قوس به بیرون پیدا کند.

انگشت شست : باید در ورودی پاشنه قرار گیرد و قوس به بیرون داشته باشد و کاملا گرد باشد.

انگشت اشاره : نحوه قرار گرفتن این انگشت بسیار حائز اهمیت است،این انگشت باید از ناحیه مفصل بند اول،روی چرم آرشه خم شود و قوس به بیرون پیدا کند.



آرشه کشی :

آرشه باید کاملا صاف و بدون خمیدگی به بیرون یا داخل بر روی سیمهای ویلن حرکت کند.

تمرین آرشه کشی باید به صورت عمود و در حالتی باشد که از تمام موهای آرشه استفاده شود.

حالت بازو و کتف : بازو و کتف نباید هنگام آرشه کشی به بالا حرکت کند و حالت منقبض به خود گیرد،باید در حالتی راحت و رو به پایین قرار داشته باشد.

هنگام آرشه کشی نباید از بازو استفاده شود، آرشه بایدکاملا توسط مچ دست هدایت شود.برای تمرین این موضوع کنار دیوار ایستاده (به شکلی که دیوار در سمت راست ما قرار داشته باشد) و در این حالت اقدام به تمرین آرشه کشی کنید،دراین حالت ناچار به استفاده از مچ دست خواهیم بود و اگر از بازو استفاده کنیم بازو به دیوار برخورد میکند و مانع از حرکت بازو میشود.
برگرفته از سایت پرشین سینگرز
نوشته شده در یک شنبه 11 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 18:40 توسط princess mina| |

 

ویولن



ردهبندی سازهای زهی (آرشهای)


محدودهٔ صوتی کوک سیم ها و محدوده صوتی



نوازندگان


طریقه نواختن



ویولون ساز زهی و آرشهای است. این ساز کوچکترین عضو سازهای زهی
برای نواختن معمولاً روی شانه چپ قرار میگیرد و با آرشه که در دست راست نوازندهاست نواخته میشود.
کوک سیمهای ویولن از زیر به بم به ترتیب :
می (سیم اول)، لا (سیم دوم)، ر (سیم سوم)، سل (سیم چهارم).

بنابراین اصوات سیمهای مجاور نسبت بهیکدیگر فاصله پنجم درست را تشکیل میدهند. در این وسعت صدا ویولن قادر است تمام فواصل کروماتیک و کوچکتر از آن را اجرا نماید.



تاریخچه ویولون

تاريخچه ويلن در اروپا به قرن 9 ميلادي باز ميگردد.بسیاری معتقدند که ویلن نمونه تکمیل شده ساز رباب است. رباب سازی است که بعدها وقتی به اروپا آورده شد و تغییراتی در آن بوجود آمد به نام ربک در اروپا شهرت گرفت. برخي بر اين باورند كه ساز ويلن متعلق به يك امپراطوري هند در 5000 سال قبل از ميلاد بوده است و برخي ديگر ريشه ان را در افريقا و حتي كشورهاي عربي ميدانند. فرمهاي اوليه داراي سوراخي بودند كه بر روي ساز قرار داشت اما بعد ها اين سوراخ از بدنه ساز ها حذف شدند و اين ساز با چهار سيم سر اغاز ساز ويلن تكامل يافته در سالهاي اينده شد. در اروپا از قرن ۱۱ به بعد ساز ويلن به صورت تكامل يافته دیده میشود.




پیشینهٔ ساز

از اولین سازندگان ویلن میتوان به گاسپارو برتولونی ایتالیایی نام برد ، که در برخی موارد وی را مختراع این ساز میدانند. از شاگردان مشهور گاسپارو برتولونی آندره آماتی بود که او هم بهترین سازنده ویولن در سطح جهان یعنی آنتونیو استرادیواریایتالیایی را پرورش داد. تا کنون کسی در جهان پیدا نشده که نه تنها بتواند هنر او را تکمیل نماید بلکه قادر نبوده ویولنی بسازد که از حیث زیبایی و صوت بتواند با ویولنهای آنتونیو استرادیواریوس برابری نماید. جلا و ظاهر خوش ویولن استرادیواریوس چیزی در حد کیفیت خورشید که روی پوست ابریشمی تابیده باشد است و هم چنین نرمی و لطافت خاص و منحصر به فرد یا میتوان گفت پختگی.
یکی از کارهای استرادیواریوس ایجاد ویولن کنسرت است که با طنین نیرومند خود در کنسرتها مقام ارجمند دارد و موسیقی بیشتر از این لحاظ مدیون استرادیواریوس میباشد.

تاکنون بیش از سه سده از اختراع اولین نمونه ویولن توسط گاسپارو برتولونی میگذرد و در این مدت با وجودی که کشفیات جدیدی در علوم فیزیک و شیمی نمودهاند نه تنها نتوانستهاند در ساختمان ویولن تغییری بدهند بلکه از رموز کار سازندگان قدیم نیز چیزی درک نکردهاند.





بخشهای ویولون


آرشهای است.


خرک (در جلو)، گریف (جسم سیاهرنگ در عقب) و سیمهای ویولون



این ساز از ۵۸ قطعه مختلف ساخته میشود.وزن آن در حدود ۴۰۰ گرم میباشد.
ویلن از بخش های زیر تشکیل شده است :
    • آرشه: یا کمان ترکهای چوبی است که رشتههای موی دم اسب در طول آن کشیده شده و به دو سر آن ثابت شدهاست.
    • جعبه طنینی (جعبه ریزونانس): جعبهای است که از سه بخش صفحه روئی ، صفحه زیرین و زوارهای دور تشکیل شده است. گریف ،خرک و سیم گیر در این ساز از جنس چوب آبنوس ( به دلیل استحکام بیشتر)می باشد.
    • دسته یا گردن: در واقع دنباله چوب آبنوس تکیه سیم هاست که محل انگشت گذاری نوازنده در قسمت بالای آن قرار دارد. نوازنده ویولن قادر است در تمام طول چوب آبنوس انگشت گذاری کند.انتهای دسته به جعبه کوچکی (جعبه کوک) ختم میشود که سیمها در درون آن به دور گوشیهای کوک پیچیده میشوند.
    • خرک: پلیست بین سیمها و جعبه طنینی . نقش خرک تقسیم راه سیم ها ، نگه داشتن سیم ها با ارتفاع خاص برای عبور بر روی جعبه طنینی و انتقال ارتعاشات سیمها به جعبه طنینی . در داخل جعبه طنینی استوانه چوبی کوچکی قرار دارد (تقریباً در زیر محلی که خرک قرار دارد)، که نقش آن انتقال ارتعاشات به صفحه زیرین ساز و مانعی در جهت عدم شکسته شدن صفحه روئی ساز از فشار سیم ها و خرک.
    • گریف: از آبنوس ساخته شده و در طول دسته ویلن چسبیدهاست و تا میانهٔ جعبهٔ ساز ادامه دارد. گریف بخشی است که نوازنده با انگشت خود سیم را به آن میچسباند و به این ترتیب طول سیم را کوتاه میکند و نتهای مختلف را مینوازد.
    • سیم گیر: از آبنوس ساخته شده و در فاصله اندکی از خرک تا آخر تنه ویولن کشیده شدهاست. با زهی از جنس روده یا پلاستیک یا سیم به دکمهای که در قسمت پائین جدار تعبیه شده بند میشود.
    • سیمها: سیمها از جعبه کوچک سر ساز آغاز شده در طول چوب آبنوس تکیهگاه سیمها ادامه یافته، از روی خرک عبور کرده و در سیمگیر مهار میشوند. سیمهای ویولن قبلا از روده گوسفند (زه) ساخته میشد. امروزه در سیمهای بمتر، روی روده سیم فلزی نازکی میپیچند و در سیمهای زیرتر از مفتول فلزی تنها استفاده میشود.



نقش این ساز چه در ارکسترها، به صورت گروه نوازی و چه در ارکستر مجلسی و ختی بصورت تکنوازی پر اهمیت است و بیشترین نقش را در ارکستر بر عهده دارند. نخستین سازندگان معروف ویولن ازایتالیا هستند. گاسپارو داسالو نخستین ویولن حقیقی را ساخت، اما معروفترین ویولنها در شهر کرمونا ساخته شدند. آندره اماتینیکولا آماتی و شاگردش آنتونیو استرادیواری، بهترین ویولنهای دنیا را تاکنون ساختهاند.

نوازندگی ویولون

نقش این ساز چه در ارکستر بزرگ چه به طور جمعی و انفرادی بسیار پر اهمیت است. وجهه جهانی ویولن را میتوان در سازگاری آن با فرهنگهای مختلف و حضور این ساز در موسیقی ملل مختلف دید.
و فرزندش
محل قرار گرفتن ویلن بر روی سطح شانه و در نزدیکی گردن نوازنده است.

نوازندگان ویلون


با ورود ویولن به ایران برخی از نوازندگان کمانچه مانند حسین خان اسماعیل زاده، علی اصغر بهاری، حسین یاحقی و... به آموختن آن پرداختند.
از جمله نوازندگان صاحب سبک این ساز(در سبک موسیقی ایرانی)، میتوان به علی محجوبی، رکن الدین مختاری، ابوالحسن صبا، علی تجویدی، اسدالله ملک، حبیبالله بدیعی، پرویز یاحقی، ابراهیم لطفی، همایون خرم، مجتبی منصوری، رحمتالله بدیعی، امیرحسین وفائی و همایون خرم اشاره کرد.
نوشته شده در یک شنبه 11 ارديبهشت 1390برچسب:,ساعت 18:38 توسط princess mina| |


Power By: LoxBlog.Com